ناسپاسی به جای قدردانی!

0
نطق‌های هنرمندانه برخی افراد در صدا و سیما ایران امروز نه تنها با واکنش خاصی مواجه نمی‌شوند بلکه گاهی اوقات مورد حمایت نیز قرار می‌گیرند. گزارشگر پرتوقع و همواره منتقد در بازی امروز تیم ملی والیبال ایران و صربستان می‌فرمودند:
«تیم امروز ما، حاصل تلاش و زحمات مربیان ایرانی در اقصی نقاط کشور می‌باشد که آقای کولاکوویچ از آن‌ها استفاده می‌نماید در حالی که از نتایج کسب نموده در پوست خود نمی‌گنجد!»
یک انسان چه قدر می‌تواند وقیح و بی‌مایه سخن بگوید که پس از کسب نتایج تاریخی تیم ایران در مسابقات لیگ جهانی امسال، به جای قدردانی، ناسپاسی و شمارش عیب‌های دیگران را در دستور کار قرار دهد.
در کشورهای جهان سوم، افراد کوچک به هر دلیلی بزرگ می‌شوند و در عین حال بدون محدودیت قابل توجه به هنرنمایی می‌پردازند.
به یاد دارم که در مسابقات دو هفته پیش که در شهر ارومیه برگزار شد و در عین حال یکی از ضعیف‌ترین میزبانی‌های ایران بود، تقریبا تنها نقطه قوت داستان، عملکرد خیره‌کننده تیم ملی والیبال ایران به رهبری آقای کولاکوویچ بود که حاشیه‌ها را کمرنگ نمود. در آن زمان، جناب آقای محتشمیان چندین بار در کمال اعتماد به نفس می‌فرمودند که یکی از بهترین میزبانی‌ها در مسابقات امسال توسط ایرانی‌ها صورت گرفته است و بارها و بارها و باز هم بارها و بارها از تیم فیلمبردار و صدابردار و … قدردانی نمود و نسبت به سرمربی محجوب ایران مثل همیشه شمارش عیب‌های ایشان را در دستور کار قرار داد تا مبادا پررو شود!
نکته جالب داستان آنجا بود که یک کودک خردسال هم می‌تواند تشخیص دهد که به عنوان مثال نوع فیلمبرداری ایران در این مسابقات بسیار ضعیف بوده است به گونه‌ای که در کمال ناباوری، در مقاطع مختلف از پوشش بازی جا می‌ماند!
زمانی که فهم و شعور در یک فرد وجود نداشته باشد، خودش را بی‌نقص در نظر خواهد گرفت و عیب‌های سایر افراد را به سادگی شماره خواهد نمود.
از نظر بنده، دلیل این داستان عدم کفایت مسئولین صدا و سیما می‌باشد که ظرفیت افراد مشهور را بیش از اندازه بزرگ می‌پندارند در حالی که هر نام بزرگی لزوما انسان بزرگی نمی‌باشد.
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید