تفکر در خروجی‌ها

0
نظام طبیعت دارای ساختار خاصی است که نمی‌توان پیچیدگی آن را به سادگی درک نمود. گاهی اوقات خرافات در ذهن افراد شکل می‌گیرد و گاهی اوقات عقلگرایی مفرط!
در سالگرد خروج آمریکا از برجام، تحریم‌های جدیدی توسط رئیس جمهور این کشور اعلام گردید که در صورت اجرا، شمارش دلارها و ریال‌ها راحت‌تر انجام خواهد گرفت!
آقای ترامپ می‌خواهد بخشی از محصولات معدنی ایران را تحریم نماید. پس از کاهش بی‌سابقه ارزش پول ملی نسبت به سایر ارزها، جمهوری اسلامی در کمال بی‌رحمی گران کردن محصولات فولادی، پتروشیمی و … را در دستور کار قرار داد چرا که بخش‌های دولتی و شبه دولتی هم صادرات را دوست دارند! نکته جالب داستان اینجاست که دشمن ایرانیان تحریمی وضع نماید که باعث ارزانی برخی محصولات در داخل شود!
در دوره‌ای که یک کشور تحریم می‌شود، می‌توان قدرت طرف مقابل را مورد سنجش قرار داد در حالی که همه فشارها از طرف مقابل نمی‌باشد! همچنین نوع نگاه افراد می‌تواند مدیریت گردد تا ریشه همه چیز به طرف مقابل برگردد!
به یاد دارم که دولت آقای روحانی به منظور کنترل نرخ تورم، به یک رکود عمیق موجود در کشور دامن زد و در عین حال نرخ بهره را به حدی بالا برد که شاید هیچ چیز جز دریافت بهره دارای توجیه عقلانی نبود! در آن زمان، بزرگان می‌دانستند داستان چیست اما به هر دلیلی به دنبال دردسر نبودند. مرور رویدادهای گذشته، احتمال تکرار اشتباهات را کاهش می‌دهد در حالی که در ایران امروز هر کس برای خودش دارای سیستم خاصی است! اعتدال به معنای افراط یا تفریط نیست اما در دوران رکود چند سال قبل که کلید تدبیرش در دست خارجی‌ها بود، سیاست‌های انقباضی شدیدی در دستور کار قرار گرفته بود که به ورشکستگی گسترده و فراگیر بخش قابل توجهی از صنایع و اهالی بازار منجر شد. آیا اجرای سیاست مذکور به کنترل نرخ تورم در بلندمدت منجر شد؟!
در حال حاضر هم سیاست‌های انبساطی شدیدی در دستور کار قرار گرفته است که گرانی همه چیز مورد تاکید قرار گرفته است که باز هم عامل یا عواملی سیاست‌های بزرگان را به سخره می‌گیرند!
در شرایط کاهش ارزش پول ملی، گران شدن اقلامی که به طور کامل در داخل تولید می‌شوند برای برخی افراد بدون توجیه می‌باشد در حالی که دلیل این موضوع بحث صادرات می‌باشد. داستان زمانی جالب می‌شود که بخش زیادی از صادرکنندگان فعلی، دولتی و شبه دولتی باشند که همانند بخش خصوصی، حداکثر نمودن سود را جستجو نمایند!
یکی از ساده‌ترین گزینه‌های درآمدزایی، دریافت مالیات تورمی می‌باشد. متاسفانه در ایران امروز، بحث دریافت مالیات تورمی به یک اعتیاد برای تصمیم‌گیرندگان تبدیل شده است. در حقیقت ریشه بسیاری از گرانی‌ها از ناحیه حکومت می‌باشد. به عنوان مثال نایلون یکی از اولین محصولاتی بود که افزایش چند برابری قیمت را به خود دید در حالی که صنعت پتروشیمی باید موتور محرکه صادرات کشور باشد!
به یاد دارم که صدا و سیما در دوران اعتراضات گسترده در کشورهای عربی به صورت پیوسته اخبار و اطلاعات را در اختیار مخاطبان داخلی و خارجی قرار می‌داد در حالی که زحمات شبانه‌روزی دست‌اندرکاران این نهاد در نهایت نتوانست پنجره جدیدی بر روی دلسوزان عالم بگشاید!
در مجموع گاهی اوقات چرخ روزگار نمی‌گذارد زحمات خالصانه عزیزان با نتیجه خاصی همراه گردد …

مرور روندهای گذشته می‌تواند عبرت‌آموز باشد!

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید