مرور کاهش ارزش پول در چند ماه اخیر

0
توجه به غرایز یکی از خصوصیاتی است که می‌تواند یک انسان را نابود نماید. در مکاتب الهی کنترل غرایز مورد تاکید قرار گرفته است در حالی که شخصیت کامل یک انسان نیز در زمان کنترل غرایزش بروز می‌نماید.
انتخاب بهینه افراد برای مسئولیت‌های گوناگون امر ساده‌ای نمی‌باشد چرا که عملکرد افراد می‌تواند به نابودی یک ملت منجر شود. واگذاری امور به زیرمجموعه‌ها به معنای رها شدن از مسئولیت‌ها نمی‌باشد. زمانی که حرکت هماهنگ زیرمجموعه‌ها با حرکت خودمختار آن‌ها تعویض می‌شود، نقش مدیر خودنمایی می‌کند که اصلاح امور را در دستور کار قرار دهد یا کماکان توجیه‌های شخصی را دنبال نماید.
جمهوری اسلامی در مباحث مدیریتی رویکردهای متمایزی را دنبال می‌نماید که متفکران از درک آن‌ها عاجز می‌باشند! تعهد یکی از فاکتورهای مدیران جمهوری اسلامی می‌باشد که کارایی آن بارها و بارها آزمایش شده است اما باز هم مورد تاکید قرار می‌گیرد. به راستی چگونه می‌توان میزان تعهد افراد را اندازه‌گیری نمود؟!
همرنگی با دیگران امر دشواری نمی‌باشد. به عنوان مثال وزیر انرژی اسرائیل به هر دلیلی با سرویس جاسوسی ایران در ارتباط بوده است. از نظر نویسنده این مطلب، موارد عکس این موضوع نیز به تعداد مشخص وجود دارند. جمهوری اسلامی اگرچه تعهد را در عمق وجود افراد جستجو می‌نماید اما شاید بررسی تصمیمات و تحلیل‌های افراد، ابعاد جدیدی را روشن نماید. به عنوان مثال می‌توان یک افق درخشان را به تصویر کشید و در مسیر رسیدن به افق مذکور تله‌گذاری نمود!
بنده می‌توانم راهکار بسیار خاصی برای وضع موجود ارائه دهم و در عین حال تله‌های خود را نیز به شکل زیرکانه‌ای جاگذاری نمایم. به عنوان نمونه بنده اجرای سیاست کاهش ارزش پول ملی را با شرایط خاصی پیشنهاد می‌دهم که مهم‌ترین فواید احتمالی اجرای این سیاست به شرح زیر می‌باشند:
  • ایجاد یک شوک مثبت در اقتصاد ایران
  • افزایش چشمگیر درآمدهای دولت و حکومت
  • افزایش صادرات و کاهش واردات
  • جلوگیری از خروج توریست
  • ایجاد یک اقتصاد بومی‌محور و ایجاد خوداتکایی در تولید نهاده‌های مختلف
  • نقدینگی‌سوزی
  • مانع‌تراشی برای خروج نخبگان جوان
موارد بالا تنها پیامدهای مثبت احتمالی کاهش ارزش پول ملی می‌باشند در حالی که سیاست اجرایی در چند ماه اخیر دارای پیامدهای منفی نیز می‌باشد که از نظر نویسنده این مطلب، ایران امروز بیشتر تبعات منفی سیاست مذکور را در خود خواهد دید تا تبعات مثبت.
مهم‌ترین پیامدهای منفی احتمالی سیاست اخیر به شرح زیر می‌باشند:
  • خودنمایی ماهیت اصلی حکومت
  • خلق جامعه جنگل‌نما
  • ترسیم پا نهادن بر قشر ضعیف
  • تخریب قدرت حکومت در عرصه داخلی و بین‌المللی
  • بزرگنمایی طرف مقابل
  • افزایش شدید و افسار گسیخته نرخ تورم
  • ایجاد یاس و ناامیدی فراگیر
  • کاهش اشتغال حداقل در بخشی از اقتصاد در کوتاه‌مدت
  • نابودی سرمایه اجتماعی
نکته جالب درباره شرایط ایران امروز این است که پیامدهای مثبت ناشی از کاهش ارزش پول ملی را می‌توان با چند حرکت محو نمود. به همین دلیل سیاست اخیر در نهایت دستاورد خاصی برای کشور نخواهد داشت.
شرایط فعلی به حدی متزلزل می‌باشد که اجرای سیاست اخیر اگرچه صادرات غیرنفتی را افرزایش داد اما خروج سرمایه حاصل از صادرات و همچنین فرار سرمایه‌های مادی و معنوی از کشور را اجتناب‌ناپذیر نمود چرا که کاهش پیوسته ارزش پول ملی، امنیت سرمایه‌گذاری را به طور کامل زیر سوال می‌برد.
همچنین اجرای سیاست اخیر، شکاف طبقاتی موجود را بسیار عمیق‌تر نمود و در عین حال هیچ امیدی برای نسل جدید به منظور خوداتکایی باقی نگذاشت. بدیهی است که این افراد دیگر نمی‌توانند تعهدی نسبت به کشور خود داشته باشند و این موضوع از دو حالت خارج نخواهد بود:
  1. گزینه خروج از کشور به تنها گزینه ممکن تبدیل خواهد شد.
2. در صورت عدم خروج از کشور، به صف مخالفان حکومت اضافه خواهند شد.
هدف اصلی اجرای سیاست اخیر فروپاشی حکومت حاضر از درون می‌باشد که از نظر بنده باز هم آمریکایی‌ها و طراحان سیاست مذکور تحسین برانگیز عمل نمودند …
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید