بی‌رحمی روزگار!

0

هر فرد ممکن است دارا بودن نعمت‌های گوناگون را تجربه نماید اما احساس آرامش و لذت از نعمت‌ها برای همه افراد ایجاد نمی‌شود. در امور مختلف نیز شاید رویکردهای متنوعی تجربه شوند اما ظاهرا آه پشت برخی افراد است که هر آن چه تلاش می‌کنند باز هم شرایط مطلوب را مشاهده نمی‌نمایند!

چند سال قبل بود که در بازارهای مختلف کشور رویکردهای جالبی در دستور کار قرار گرفت که در مجموع واکنش خاصی نسبت به ظلم صورت گرفته نمایان نشد که تحمل و تشدید رکود را اجتناب‌ناپذیر نمود. در آن زمان نقدینگی‌سوزی گسترده‌ای در دستور کار دولت آقای روحانی قرار گرفت. به همین دلیل می‌توان مدال ایثارسازی را بر گردن‌های تصمیم‌گیرندگان سیاست مذکور انداخت چرا که عده‌ای قلیل را نابود نمودند تا یک جامعه نجات یابد!

گذر زمان پاداش ایثارسازان را بسیار آموزنده در پیش پایشان آورد به گونه‌ای که تلاشهایشان با نتیجه خاصی همراه نمی‌شد و ظاهرا آرامش و لذت ناشی از وجود نعمت‌ها برایشان دست نیافتنی است!

اگر انصاف باشد، آقای روحانی در چند سال اخیر یکی از سخت‌ترین شرایط اجرایی را تجربه نموده است. موضوع جالب‌تر وقوع حوادث طبیعی و غیرمترقبه به صورت سریالی بود که خستگی را به تن حکومت می‌نشاند و در مجموع بی‌رحمی روزگار نمی‌گذاشت که از نعمت‌های مختلف لذتی حاصل شود!

بحث گرانی‌های بی‌سابقه و بی‌مزه اخیر تا چه حد بی‌رحمانه صورت گرفت و احتمالا برای این رویکرد دلیل شوک مثبت به اقتصاد مطرح می‌شود!

قشر ضعیف به دنبال تخم مرغ شکسته است و متفکران به دنبال شوک مثبت!

نمی‌دانم چرا اما حکومت از تاریخ درس نمی‌گیرد که هر کاری انجام داده است باز هم شرایط مطلوب را تجربه نکرده است. بدون شک اشک ریختن در برابر این مردم هم نمی‌تواند برخی سکوت‌ها را جبران نماید. اگر به اقصی نقاط کشور توجه شود، فقر و فشار اقتصادی در بخش قابل توجهی از مردم مشاهده می‌گردد و در عین حال درآمدهای فراوان حداقل به ارزانی کالاهای اساسی منجر نمی‌شوند.

چند ماه است که بنده کاهش قیمت نفت را بسیار محتمل می‌دانم و امروز هم بار دیگر اعلام می‌نمایم که قیمت نفت به احتمال زیاد حداقل 25 دلار در هر بشکه کاهش خواهد یافت چرا که آمریکایی‌ها از نفت به عنوان یک ابزار موثر در اعمال فشار استفاده می‌نمایند. همچنین به سادگی می‌توان درگیری‌های فرسایشی جدیدی را در منطقه به راه انداخت. بنابراین هدف از چند خط اخیر، تاکید بر بی‌رحمی روزگار بود و بس!

از هر دستی بدی، از همان دست هم خواهی گرفت!

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید