سینگلی شیفته و شِفته می‌شود

0
اولین بار که به خودم اومدم رو به ندای درونم کردم و گفتم: نداجان من عاشق و شیفته تو شدم.
ندای درونم ناگهان یک چک آبدار خواباند زیر گوشم و گفت: مگه تو خواهر مادر نداری؟!
گفتم: نداجان، ناسلامتی تو ندای درون منی‌ها، چرا جوگیر میشی؟! ظاهرا بیلبرد زیاد نگاه میکنی تو سطح شهر.
گفت: ای وای خاک عالم، ببخشید دست خودم نبود مثل اینکه این فرهنگ‌سازی‌ها روم زیاد اثر کرده. حالا از همه این حرف‌ها بگذریم چی شد که تازه دوزاریت افتاد که شیفته من شدی؟!
گفتم: بالاخره آدم گاهی اوقات میره تو فکر و با درون خودش خلوت میکنه و به چیزهای جدیدی میرسه.
دوباره یک چک آبدار خواباند سمت دیگر صورتم!
گفتم: چته تو؟!
گفت: تو خلوت چه غلطی می‌کردی؟ هان؟
گفتم: نداجان یکم فکر کن، منم وجودت، عزیزم. چند ساعت پیش با تو خلوت کرده بودم یادت نیست؟
گفت: خاک به سرم حتما چیز خورم کرده بودی! اصلا یادم نمیاد.
گفتم: ای بابا حالا یه بار خواستم شیفته بشما کشتی منو تو.
گفت: شیفته‌ی کی؟ یالا بگو، اعتراف کن.
گفتم: شِفته بیمه از دست تو. برو دنبال کار و زندگیت. من همون کنج عزلت بگیرم بشینم و به خودم دیگه نیام سنگین‌ترم!

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

فرهاد ناجی

فرهاد ناجی متولد سال 1362 هجری شمسی است که یکی از طنزنویسان فعال کشور می‌باشد. ایشان در جشنواره‌های مختلف طنزپردازی رتبه‌های برتر را کسب نموده‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به کسب رتبه اول در هفتمین جشنواره سراسری طنز مکتوب اشاره کرد. فرهاد ناجی مولف چند کتاب در حوزه طنز می‌باشد که عبارتند از: یادداشت‌های یک افسر وظیفه، عاقل‌ترین دیوانه، پیشنهادات اینجانب و گوسفندها به بهشت نمی‌روند. یکی از نکات قابل نقد در موسسات فرهنگی ما بحث حق التالیف و حق التحریر می‌باشد که در حال حاضر نه تنها دستمزدی به نویسندگان پرداخت نمی‌گردد بلکه دریافت پول در ازا چاپ دست‌نوشته‌ها به یک گزینه تبدیل شده است. زمانی که یک نویسنده نتواند ساده‌ترین نیازهای مادی خود را تامین نماید، تداوم روند قبلی نمی‌تواند فرهیخته بسازد! آقای فرهاد ناجی دارای تحصیلات آکادمیک در رشته پول‌ساز و کاربردی کامپیوتر و آی‌تی می‌باشد تا بتواند به سادگی سخن بگوید!

یک پاسخ قرار دهید