خودتعریفی

0
در حال حاضر مسائل مختلف به شکل حیرت‌انگیزی با یکدیگر ترکیب شده‌اند. به عنوان مثال استفاده از سبک زندگی لیبرال‌ها در حال گسترش می‌باشد و رویکردهای داخلی نیز توانایی ترویج سبک زندگی تطبیقی را ندارند. عملکرد صدا و سیما جمهوری اسلامی در دوره‌های مختلف قابل بررسی است اما ویژگی مشترک ادوار گوناگون، رویکرد خودتعریفی جالبی است که اهالی آن در برخورد با یکدیگر ابراز می‌نمایند!
در جامعه کنونی شرایط به گونه‌ای است که گویا اقشار مختلف به انجام یکسری کارهای عادی مشغول هستند اما اسطوره‌های صدا و سیما به انجام کارهایی محیرالعقول و حیاتی مشغول می‌باشند!
انسان گاهی اوقات متحیر می‌ماند که چگونه می‌شود در عصر ارتباطات، افراد دارای تریبون به خودتعریفی در حوزه‌های مختلف می‌پردازند در حالی که کارهای این قبیل افراد در اندک مواردی شاید همچون سایر اقشار جامعه دارای خروجی باشد.
به راستی چرا در مریخ بسیاری از قشرها یا دیده نمی‌شوند یا دیده شدنشان تفاوت خاصی ایجاد نمی‌نماید و در چنین شرایطی اگر به عمده‌ترین افرادی که به صدا و سیما رفت و آمد می‌نمایند توجه شود، یک گروه محدود از بازیگران، خوانندگان و مجریان مشاهده خواهد شد که خودشان بهتر می‌دانند که شهرت و ثروت احتمالی آنان ناشی از توانایی‌های خاص و متفاوتشان بوده است! این موضوع در جامعه‌ای خودنمایی می‌کند که نزدیک به هشتاد میلیون نفر جمعیت را در خود جای داده است. در چنین شرایطی آیا نمی‌توان برخی سوالات را مطرح نمود؟
  • چگونه می‌شود که یک مجری عادی به یک کارشناس ثابت و ظاهرا مجرب در برنامه‌های مختلف تبدیل می‌شود؟
  • چگونه می‌شود که عملکرد سازمان هواشناسی توسط صدا و سیما زیر سوال می‌رود اما عملکرد صدا و سیما در مباحث متعدد و متنوع زیر سوال نمی‌رود؟
  • چرا قدرت رسانه‌ای فعلی در بهترین عملکردهای خود، برنامه‌های غیرایرانی را کپی می‌نماید؟
  • چرا نظام حاکم در بحث الگوسازی تا این حد ضعیف عمل نموده است به گونه‌ای که آرزوی نهایی بسیاری از مردم جامعه تبدیل شدن به یکی از الگوهای پوشالی کنونی می‌باشد؟

نظر شما چیست؟

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید